خب خب اول از همه تو مهر ماه اوایلش که یه زیر پایی خفن برا همکلاسیم گرفتم قشنگ با مخ رفت 

اواسط مهر ماه سر کار معلممون گذاشتم اینقدر سوال پیچش کردم که فکش کنده شد 

اواخر مهر ماه بغل دستیمو داشت اب میخورد محکم زدم زیر قمقمش و تمام اب قمقمش در هوا معلق شد 

اوایل ابان تو باشگاه زنگ ورزش همه بچه ها به پشت نشسته بودن رو نرده منم از پشت رفتم با راکتم محکم کوبوندم پشتشون و .. جیییغغ

اواسط ابان همکلاسیم تو کلاس افتاده بود دنبال من من از در کلاس بیرون رفنم پام گیر کرد به بغله دیوار و از دم کلاس تا شوفاژ تو راهرو شیرجه رفتم بعد حالا اونجا من پوشم یه حالت چسبونکی داره افتادم دنبال همکلاسیم که باید این پوشه چسبونکیمو بوس کنی هیچی دیه پا به فرار گذاشت 

اواخر ابان تو باشگا ورزشی با همکلاسیم دعوام شد با توپ هندبال زدم تو دلش رود بر شد 

اوایل اذر رفتم تو کلاه پالتو بغل دستیم سنگ ریزه ریختم بعد بغل دستیم با همکلاسیم دعواش شده بود یه دفعه پرید بالا تمام سنگ ریزه ها ریخت رو سرش و میز معام و زمین همکلاسیم اون وسط از پشت با پهلو رفت تو میز من از خنده تو کلاس رژه رفتم بغل دستیم اومد گفت:فاطمه بمیری منو سکته دادی گفنم یا خدا پرنده های ابابیل اومدن خدا شاهده اینو گفت منو بردن اورژانس چون از خنده روده بر شدم